نمای قبرستان ارامنه جلفا قبل از تخریب آن (قبل از 1998)
آذربایجانی ها در حال تخریب صلیب های سنگی و سنگ قبرهای قبرستان ارامنه جلفا
آذربایجانی ها در حال تخریب صلیب های سنگی و سنگ قبرهای قبرستان ارامنه جلفا
قبرستان ارامنه در جلفای نخجوان ویران شده است
محوطه شهر جلفا (جلفای نخجوان) با قبرستان استثنایی وسیع خود در مرز واسپوراکان-سیونیک استان های ارمنستان باستان و در ساحل چپ رود ارس قرار داشت. از سال 1922 جلفا به همراه کل قلمرو جمهوری خودمختار جدیدالتأسیس نخجوان در ترکیب آذربایجان منظور شد.
در طول سال های دوران شوروی مجدانه اقدام به تخلیه ساکنین ارمنی نخجوان نمودند و اما آخرین بازماندگان آنها در سال های 1989-1988 متحمل مهاجرت اجباری شدند. بدین ترتیب سرزمینی که سرشار از انبوه آثار فرهنگی دیرینه ارمنی بود بطورکامل از سکنه بومی ارمنی محروم شد و ارزش های فرهنگی که در طول قرن ها بدست ارامنه خلق شده بود همزمان بی صاحب مانده و در اسارت قرار گرفت.
دستان بی رحم و درنده خویی که با جا خوش کردن در میهن ما، هزار سال قبل ده هزار نسخ خطی را در باقابرت به خاکستر تبدیل کرد، امروزه با همان دستخط خود سه هزار صلیب سنگی و حدود دو هزار سنگ قبر را که به لحاظ تاریخی و هنری ارزشی بی نظیر و استثنایی داشت از بین برده و با خاک یکسان کرد. این جنایت فاجعه آمیز در روز روشن و در پاییز 2002 رخ داد. سه تپه همجواری که تا این اواخر با هزاران صلیب سنگی و سنگ قبر غالباً پابرجا پوشیده شده بود اکنون در حکم محوطه بکری است عاری از هر گونه اثر فرهنگی. هیچ بنای پابرجا و سالمی هم وجود ندارد. آنها حتی به حالت سرنگون شده و خوابیده بر روی خاک هم وجود ندارند. به کمک بلدوزرها این قبرستان زیر و رو شده و از صلیب های سنگی پاکسازی شده است.
برای بار دیگر ملت ارمنی شاهد «پاکسازی» بخش دیگری از مهد آثار فرهنگی خود شد که در اسارت بیگانگان است. دشمنی که از نعمات خاک ما بهره مند شده است برای چندمین بار است که در خانه ما آثار و رد پای ما را از بین می برد. دیگر اثری از قبرستان دارای شهرت جهانی ارامنه در جلفا بر جای نمانده است. قبرستانی که قرن های متمادی جهان گردان و کارشناسان هنری و تاریخ دانان اروپایی با حیرت از آن وصف نموده اند. قبرستانی که حتی این امکان مهیا نشد که سنگ نبشته های حک شده بر روی هزاران صلیب سنگی و سنگ های قبر که ارزش تاریخی بسزایی داشته و از چندین قرن پیش به دست ما رسیده، ثبت شوندو موفق به عکسبرداری از تنها دهها صلیب سنگی شدیم.
فقدانی دهشتناک است اما این فقدان تنها شامل حال ملت ارمنی نیست. سراسر دنیای متمدن با فقدانی جبران ناپذیر مواجه شده است.
زمانه می گذرد، تناوب قرن ها ادامه دارد اما ترک های ویرانگر بنا به ماهیت خود، از زمانی که پا به سلسله جبال ارمنی گذاشت همچنان به اقدامات خود در زمینه از بین بردن آثار و ردپای ما ادامه می دهد. قبرستان جلفا از ساحل رود ارس در سمت ایران قابل رؤیت است و بدین ترتیب پنهانکاری این جنایت امکان پذیر نبود. و اما چه کسی می داند که چه بر سر بناهای معماری سایر مناطق مسکونی تاریخی ارامنه نخجوان می آید؟ و چه بخشی از آنها را ترکانی که سعی دارند عضو اتحادیه اروپا شوند موفق شده اند از بین ببرند؟
جمهوری ارمنستان نمی تواند نسبت به این جنایت بی سابقه ای که در حق فرهنگ ملی اعمال شده بی اعتنا بماند. مقامات ما باید در جمع جامعه جهانی این جنایت دهشتناک اخیر آذربایجان را افشاء سازند و موفق شوند همه بناهای یادبودی که از محل خود منتقل شده، خرد و تخریب شده و به نقاط نامعلومی انتقال یافته اند به اماکن تاریخی خود بازگردانده شوند و با مشارکت دانشمندان معتبر بین المللی و به کمک عکس های موجود در بایگانی حداقل بعضاً نمای سابق قبرستان را احیاء سازند.
پی نویس: در شماره های بعدی روزنامه به مطالب مفصل تری در رابطه با تخریب قبرستان ارامنه و هزاران صلیب سنگی آن در جلفا اشاره شده است.
در طول سال های دوران شوروی مجدانه اقدام به تخلیه ساکنین ارمنی نخجوان نمودند و اما آخرین بازماندگان آنها در سال های 1989-1988 متحمل مهاجرت اجباری شدند. بدین ترتیب سرزمینی که سرشار از انبوه آثار فرهنگی دیرینه ارمنی بود بطورکامل از سکنه بومی ارمنی محروم شد و ارزش های فرهنگی که در طول قرن ها بدست ارامنه خلق شده بود همزمان بی صاحب مانده و در اسارت قرار گرفت.
دستان بی رحم و درنده خویی که با جا خوش کردن در میهن ما، هزار سال قبل ده هزار نسخ خطی را در باقابرت به خاکستر تبدیل کرد، امروزه با همان دستخط خود سه هزار صلیب سنگی و حدود دو هزار سنگ قبر را که به لحاظ تاریخی و هنری ارزشی بی نظیر و استثنایی داشت از بین برده و با خاک یکسان کرد. این جنایت فاجعه آمیز در روز روشن و در پاییز 2002 رخ داد. سه تپه همجواری که تا این اواخر با هزاران صلیب سنگی و سنگ قبر غالباً پابرجا پوشیده شده بود اکنون در حکم محوطه بکری است عاری از هر گونه اثر فرهنگی. هیچ بنای پابرجا و سالمی هم وجود ندارد. آنها حتی به حالت سرنگون شده و خوابیده بر روی خاک هم وجود ندارند. به کمک بلدوزرها این قبرستان زیر و رو شده و از صلیب های سنگی پاکسازی شده است.
برای بار دیگر ملت ارمنی شاهد «پاکسازی» بخش دیگری از مهد آثار فرهنگی خود شد که در اسارت بیگانگان است. دشمنی که از نعمات خاک ما بهره مند شده است برای چندمین بار است که در خانه ما آثار و رد پای ما را از بین می برد. دیگر اثری از قبرستان دارای شهرت جهانی ارامنه در جلفا بر جای نمانده است. قبرستانی که قرن های متمادی جهان گردان و کارشناسان هنری و تاریخ دانان اروپایی با حیرت از آن وصف نموده اند. قبرستانی که حتی این امکان مهیا نشد که سنگ نبشته های حک شده بر روی هزاران صلیب سنگی و سنگ های قبر که ارزش تاریخی بسزایی داشته و از چندین قرن پیش به دست ما رسیده، ثبت شوندو موفق به عکسبرداری از تنها دهها صلیب سنگی شدیم.
فقدانی دهشتناک است اما این فقدان تنها شامل حال ملت ارمنی نیست. سراسر دنیای متمدن با فقدانی جبران ناپذیر مواجه شده است.
زمانه می گذرد، تناوب قرن ها ادامه دارد اما ترک های ویرانگر بنا به ماهیت خود، از زمانی که پا به سلسله جبال ارمنی گذاشت همچنان به اقدامات خود در زمینه از بین بردن آثار و ردپای ما ادامه می دهد. قبرستان جلفا از ساحل رود ارس در سمت ایران قابل رؤیت است و بدین ترتیب پنهانکاری این جنایت امکان پذیر نبود. و اما چه کسی می داند که چه بر سر بناهای معماری سایر مناطق مسکونی تاریخی ارامنه نخجوان می آید؟ و چه بخشی از آنها را ترکانی که سعی دارند عضو اتحادیه اروپا شوند موفق شده اند از بین ببرند؟
جمهوری ارمنستان نمی تواند نسبت به این جنایت بی سابقه ای که در حق فرهنگ ملی اعمال شده بی اعتنا بماند. مقامات ما باید در جمع جامعه جهانی این جنایت دهشتناک اخیر آذربایجان را افشاء سازند و موفق شوند همه بناهای یادبودی که از محل خود منتقل شده، خرد و تخریب شده و به نقاط نامعلومی انتقال یافته اند به اماکن تاریخی خود بازگردانده شوند و با مشارکت دانشمندان معتبر بین المللی و به کمک عکس های موجود در بایگانی حداقل بعضاً نمای سابق قبرستان را احیاء سازند.
پی نویس: در شماره های بعدی روزنامه به مطالب مفصل تری در رابطه با تخریب قبرستان ارامنه و هزاران صلیب سنگی آن در جلفا اشاره شده است.
بقلم: سازمان اجتماعی «مطالعات معماری ارمنی» تحت نظارت ساموئل کاراپتیان
منبع: روزنامه هایاستانی هانراپتوتیون، مورخ 9/1/2003 (19/6/1381)
منبع: روزنامه هایاستانی هانراپتوتیون، مورخ 9/1/2003 (19/6/1381)